دورکاری یا home office تا همین یکی دوماه پیش، یعنی زمان قبل از کرونا، برای کارمندان معنایش فرق داشت. خیلی از کارمندان کمپانیها، معلمین یا برخی مشاغل دیگر دوست داشتند در خانه بمانند و از همانجا کار کنند. درواقع دورکاری، نوعی شیوهی کار لوکس محسوب میشد که خیلیها بهدنبالش بودند. آخر چهکسی دوست ندارد صبح از خواب بیدار شود و بهجای دویدن دنبال مترو یا اتوبوس، صبحانهاش را در خانه بخورد و با پیژامه پشت میز کار بنشیند. چهکسی دوست ندارد که وسط کار روی کاناپه چرت بزند یا سری به سوپرمارکت بزند و خریدش را بکند. از همه مهمتر اینکه در خانه میتوان در اتاق شخصی را بست و در سکوت کار کرد.
ولی اینها تنها ظاهر قضیه است. حالا که کرونا برخی از کارمندان را در خانه نشانده و همه را وادار به دورکاری کرده، خیلیها از خستگی غر میزنند و دلشان میخواهد زودتر برگردنند به محل کار. میگویند راندمان کار پایین آمده و خلاقیتشان خشکیده. دربارهی دانشجوها و دانشآموزها هم چندان فرقی نمیکند. آنها باید از خانه درس بخوانند و خودشان را برای امتحانها آماده کنند. بههمین بهانه از چندنفر سوال پرسیدیم که ببینیم با دورکاری چطور کنار میآیند. آیا میخواهند بعداز کرونا هم به آن ادامه دهند یا منتظرند فوری برگردند سرکار؟
ماریا ژورنالیست است و در کلن زندگی میکند. او یک ماه است که دیگر به محلکار نمیرود ولی از خانه خبر تهیه میکند و مقاله مینویسد. میگوید «قبلا خیلی دلم میخواست دورکاری داشته باشم. تصور میکردم اگر بهجای وقت تلف کردن در اتوبوس، از خانه کار کنم بهتر است.» او بعد از یک ماه تجربهی دورکاری میگوید «الان لحظهشماری میکنم که برگردم به محلکارم. شغل من طوری است که باید در جامعه باشم و با مردم سروکار داشته باشم. مراوده با همکارانم هم همیشه پر از ایدههای جذاب کاری است که الان از آنها بیبهرهام.»
آندریاس بازاریاب است و برای فروش محصولات کمپانی باید مدام با مشتریان در تماس باشد. میگوید «چهچیزی بهتر از این که در خانه بنشینی و بهصورت آنلاین برای مشتریان تبلیغ کنی.» او شیوهی کار دیجیتال را از سفر به شهرهای مختلف کارآتر میداند و از دورکاری بسیار خوشحال است.
ایزابلا معلم زبان آلمانی است و در برلین زندگی میکند. او به کارمندان خارجی کمپانیها زبان درس میدهد. چندهفته است که کلاسهایش را بهصورت آنلاین برگزار میکند. میگوید «گاهی اینترنت قطع میشود و کلاس نیمهتمام باقی میماند. این کلافهام میکند.» او معتقد است که در تدریس آنلاین، تمرکز زبانآموزان پایینتر آمده است. ایزابلا ترجیح میدهد که کلاسهایش را حضوری برگزار کند.
نورالله روزنامهنگار افغان و ساکن برلین است. او قبلاز کرونا روزانه دو ساعت و نیم برای رفتوآمد به محل کار وقت صرف میکرد. میگوید «با شروع دورکاری، کارکردن از خانه برایم خوشحالکننده بود ولی رفتهرفته خستهکننده شد.» علاوهبر او، فرزندانش هم همزمان با تعطیلی مدارس، در خانه هستند. در ادامه میگوید «علاوهبر کار باید در درسها به بچهها کمک کنم. آنها همچنین میخواهند بازی کنند و سروصدایشان گاهی تمرکزم را بههم میزند.»
مینا نویسندهی ایرانی است و مدتی است که به آلمان مهاجرت کرده. او فکر میکند حالا که کرونا بهانهای برای درخانه ماندن است، توانسته داستانهای بیشتری بنویسد. میگوید «سکوتی که در محیط اطرافم برقرار شده، تمرکزم را خیلی بالا برده. این روزها بیشتر پشتمیزم هستم و داستانهای ننوشتهام را مینویسم.»
گروه تحقیقاتی Work&Care وابسته به مرکز علمی برلین (WZB) از زمان شروع کرونا و دورکاری کارمندان، تحقیقات آنلاینی را در این زمینه آغاز کرده است (www.corona-alltag.de). براساس دادههای آنها، میزان رضایت از دورکاری در بین افراد درحال کاهش است. البته این مسئله در بین همهی افراد یکسان نیست. زنان نسبت به مردان از دورکاری و در خانه ماندن رضایت کمتری دارند. نارضایتی در افراد کمدرآمد هم نسبت به دیگران کمتر است.
Photo by Mimi Thian on Unsplash