هیچچیزش شبیه کتابخانههای معمولی نیست: درست است که عدهای کتاب میخوانند، عدهای تکلیفهایشان را انجام میدهند و عدهای پشت لپتاپهایشان هستند؛ اما درست همانجا برخی دارند بازی میکنند، برخی موسیقی مینوازند و عده ای حتی با هم دعوا میکنند. خیلیها هم مشغول نوشیدن قهوه یا خوردن کیک هستند. کتابخانه مرکزی هامبورگ بیشتر از این که یک کتابخانه کلاسیک باشد، جایی برای دورهم جمع شدن آدمها، ایدهها و فرهنگهاست.
از ویژگیهای این کتابخانه که در همان بازدید اول توجه هر کسی را به خود جلب میکند، این است که چندین و چند زبان در همهجای کتابخانه به گوش میخورد. علاوه بر آلمانی امکان ندارد کسی چند دقیقه در این کتابخانه بگذراند و مکالمههایی به فارسی/دری، عربی، ترکی، روسی، هندی، زبانهای حوزه بالکان و زبانهای قاره آفریقا به گوشش نخورد. آیا این محصول موج به اصطلاح پناهجویی است یا کتابخانه مرکزی هامبورگ همیشه همینطور بوده است؟
«من تمام عمرم را در هامبورگ گذراندهام و همیشه با آدمهایی از زبانهای متفاوت دارند و از جاهای مختلف جهان میآیند در ارتباط بودهام. برای من چیز عجیبی نیست که در این کتابخانه زبانهای زیادی صحبت میشوند. نمیتوانم تصور کنم که جاهای دیگر اینطور نیست.» این را والریا هاینتسه (Waleria Heinze) میگوید. او هماکنون مشغول آموزش شغلی (Ausbildung) در کتابخانههای هامبورگ است. والریا در منطقه هاربورگ از پدر و مادری روس به دنیا آمده.
ونکه واگنر (Wencke Wagner)، از دیگر کارکنان کتابخانه در این خصوص میگوید: «ما به خودمان افتخار میکنیم که این کتابخانه اینطور است و اینطور به کارش ادامه میدهد. این که همه میتوانند به اینجا بیایند، این که اینجا قوانین سختگیرانه کمی وجود دارند، اما با این حال اکثریت درست رفتار میکنند و به هم احترام میگذارند. این که مراجعهکنندگان از این فضا همان استفادهای را میکنند که در نظر گرفته شده و مثلا از آن به عنوان فضایی برای پارتی استفاده نمیکنند. برای من این جا مقیاس کوچکی از یک جامعه باز و آرمانی است.»
احمد الخطیب (Ahmad Alkhatib)، جوان سوری که در سال ۲۰۱۵ در هامبورگ زندگی میکند و حالا به صورت پارهوقت به عنوان راهنمای بازدیدکنندگان و انتخاب کتابهای عربی کتابخانه فعال است، تائید میکند که در کتابخانه همه زبانها صحبت میشود: «گاهی حتی من را به فارسی یا هندی خطاب قرار میدهند، با این که من این زبانها را نمیدانم.»
تنوع و تکثر در میان کارکنان و محتوا
احمد از سال ۲۰۱۶ به صورت داوطلبانه در کتابخانه کار میکند و الان یک و سال نیم است که در بهصورت پارهوقت استخدام شده است. مهاجران وقتی نام و ظاهر احمد را میبینند او را خطاب سوالات خود قرار میدهند. کتابخانههای هامبورگ برنامه دارند که تنوع را به میان پرسنل خود هم ببرند. به این دلیل در میان کسانی که اکنون در دوران آموزش کاری (Ausbildung) هستند، افرادی با پیشینه مهاجرت حضور دارند، از جمله از کشورهای عربی، افغانستان، سومالی، ترکیه و … .
والریا هاینتسه که زبان مادریاش روسی است، میگوید خوبی کتابخانههای هامبورگ این است که کتابهایی به زبانهای دیگر هم در این کتابخانهها پیدا میشود: «به نظر من خیلی مهم است که همه آلمانی یاد بگیرند، اما یادگیری و حفظ زبان مادری مهاجران هم مهم است و کتابخانهها در این زمینه میتوانند کمک کنند.» آرزوی او والریا این است که روزی یک کتابخانه کودک دوزبانه روسی-آلمانی باز کند.
او بعد از پایان دبیرستان و گرفتن Abitur، ناگهان تصمیم گرفت که به سمت کتابداری برود: «دبیرستان که تمام شد فهمیدم باید کاری بکنم. همیشه دلم میخواست در رشتههای اجتماعی به دانشگاه بروم، اما جایی فکر کردم که تحصیل برای من زیادی تئوری است. بعد از خودم پرسیدم سرگرمیام چیست؟ کتاب خواندن! بعد فکر کردم خب در کتابخانه هم افرادی کار میکنند. پس حتما Ausbildung کتابخانه هم وجود دارد. بعد هم برای کتابخانه درخواست دارم و قبول شدم. اینجا خوبیاش این است که با مردم و انسانها میتوان کار کرد.»
دیالوگ این دویچ!
از جمله دلایلی که کتابخانههای هامبورگ و بهخصوص کتابخانه مرکزی توانسته مخاطبان زیادی از میان مهاجرانی که تازه به شهر آمدهاند به خودش جلب کند، پروژه Dialog in Deutsch (گفتوگو به آلمانی) است. این پروژه همانطور که از نامش پیداست برنامهای برای آموزش زبان به مهاجران از طریق گفتوگو است. ونکه وگنر که از مدیران این پروژه در کتابخانه مرکزی هامبورگ است، میگوید این پروژه قبل از موج پناهجویی در سال ۲۰۱۵ هم وجود داشت. او درباره تفاوت این پروژه با کلاس زبانهای معمولی میگوید: در دیالوگ این دویچ کسی به کسی زبان یاد نمیدهد، بلکه دور هم مینشینند و با هم حرف میزنند: «هدف این است که مهاجران اعتماد به نفس این که از زبان آلمانی استفاده کنند را پیدا کنند.» در مجموع کتابخانههای هامبورگ ۱۰۹ گروه هستند که در زمانها و مکانهای مختلف در قالب پروژه دیالوگ این دویچ دور هم جمع میشوند. برخی از این گروهها مخصوص زنان و برخی ویژه نوجوانان هستند. در هر یک از این گروهها در کتابخانه مرکزی حدود ۱۵ نفر در کتابخانههای کوچکتر در جاهای مختلف شهر بین ۳ تا ۵ پنج شرکت میکنند.
ونکه میگوید خیلی از کسانی که در این جلسهها شرکت میکنند، تمام روز یا بخش زیادی از روز خود را در کتابخانه میگذرانند، برای یادگیری زبان یا خواندن کتاب یا استفاده از اینترنت. در این میان یک ساعت به دیالوگ این دویچ میآیند تا زبان تمرین کنند.
به گفته مسئولان این پروژه خیلیها که زمانی در این جلسهها شرکت میکردند تا آلمانی یاد بگیرند، آیا خودشان مدیر جلسه شدهاند. پروژه دیالوگ این دویچ از سال ۲۰۰۹ فعال است.
برای اطلاع از جزئیات این برنامه به این لینک بروید.
اگر میخواهید زمان و مکان جلسات دیالوگ این دویچ را ببینید به این لینک بروید.
پروژههایی برای تکثر
از دیگر پروژههای ویژه در کتابخانههای هامبورگ، برنامه 360° – Fonds für Kulturen der neuen Stadtgesellschaft یا «۳۶۰ درجه: حمایت از فرهنگها در جامعه جدید شهری» است. سیلویا لینهبرگ (Sylvia Linneberg) مسئول این پروژه میگوید: «نام ما سفیر گشایش چندفرهنگی است و موضوع کارمان تنوع است.» پروژه ۳۶۰ درجه میخواهد در سه سطح تنوع و تکثر بیشتری به کتابخانههای هامبورگ بیاورد. یکی در سطح پرسنل: چطور میتوان پرسنل را درباره موضوع تنوع حساستر کرد و چطور میتوان پرسنل متنوعتری داشت. سیلویا میگوید در سالهای آینده با بازنشسته شدن بخشی از کادر قدیمی کتابخانهها و ورود کارکنان جدید، خودبهخود پرسنل متنوعتری خواهیم داشت و ادامه میدهد: «در مرحله بعد میخواهیم برنامههایمان را متنوعتر کنیم و همینطور مخاطبانمان را. برنامه ما این است که برنامهها را خود مخاطبان برنامهریزی کنند، نه ما.» از دیگر برنامههای پروژه ۳۶۰ درجه این است که برای کارکنان کتابخانه ورکشاپهای حساسیت به نژادپرستی و موضوعات مشابه برگزار میکند تا اهمیت موضوع تکثر و تنوع و نژادپرستی و تبعیض را به آنها یادآور شود.
برای اطلاع از جزئیات این برنامه و مشارکت در آن این لینک را ببینید.
۲۵ زبان در یک کتابخانه
آنه بارکو (Anne Barckow) که در بخش Lektorat کتابخانه، (همان بخشی که برای انتخاب محتوای کتابخانه مسئول است)، کار میکند، میگوید: «در اینجا مراجعهکنندگان میتوانند با همدیگر ملاقات کنند و با هم تبادل اطلاعات کنند، بدون مقدمات پیچیده! ما میخواهیم تنوع شهر را اینجا بازنمایی کنیم.» او در پاسخ به این که انتخاب محصولات کتابخانه چه تفاوتی با گذشته دارد، جواب میدهد: «قبلا چیز اصلیای که ما در اینجا ارائه میکردیم کتاب بود و گاهی هم ویدئو کاست. اما حالا چیزهای دیگری داریم مثل کتابخانه اشیا که چیزهای مختلفی جز کتاب و محصولات فرهنگی امانت میدهیم.» آنه ادامه میدهد: «در محتوا هم ما تلاش میکنیم محصولاتمان را گسترش بدهیم. ما برای آموزش زبان آلمانی تلاش میکنیم، اما به نظرمان مهم است که زبانهای مادری هم بمانند. ما بررسی میکنیم که چه کسانی در هامبورگ زندگی میکنند و چه زبانی باید ارائه کنیم.» در کتابخانه مرکزی هامبورگ به ۲۵ زبان کتاب و محصولات فرهنگی امانت داده میشود.
کتابخانههای عصر دیجیتال
اما سوال این است که آیا با فرا رسیدن دوران دیجیتال و کاهش روزافزون تیراژ کتابها و مطبوعات چاپی، آیا در آینده هنوز کتابخانهای وجود خواهد داشت؟ والریا که به تازگی کارش را در کتابخانه شروع کرده جواب میدهد: «این سوالی بود که در مصاحبه کاری از من پرسیدند. سوال در واقع این بود که کتابخانهها در سال ۲۰۳۰ چطور خواهند بود و آیا هنوز محصولات چاپی وجود خواهند داشت؟ من گفتم بله، محصولات چاپی دوام خواهند آورد. یک کتاب چاپی در سال ۲۰۳۰ هم همینقدر مورد نیاز خواهد بود. چرا که من فکر نمیکنم همه مردم کتاب چاپی را کنار بگذارند و در تبلت کتاب بخوانند. من فکر میکنم خیلی از مردم مثل من کتاب را به جهان دیجیتال ترجیح میدهند.»
ونکه وگنر که تجربه بیشتری در کتابخانه دارد میگوید: «کتابخانهها باقی میمانند و شکلشان عوض میشود، اما نهاد کتابخانه قطعا باقی خواهد ماند. شاید دیگر خیلی کتاب امانت ندهیم، اما مثلا ممکن است مراسم بیشتری برگزار کنیم.»
و آنه که پدر و مادرش هم در کتابخانه کار میکردند و حتی در کتابخانه با هم آشنا شدهاند، میگوید: «برنامه ما این است که قفسهها را کنار بگذاریم و بهجایش صندلی بیاوریم. یعنی بازدیدکننده بیشتر، حتی اگر کتابهای کمتری امانت بدهیم.» برای او بقای کتابخانههای خوب به اندازه خانوادهاش مهم هستند.
Photo: Omid Rezaee – Amal Hamburg