«اگر زبان بلد بودم و میتوانستم گله و شکایت کنم هرگز با من این رفتار را نمیکردند.» این آخرین حرفهای مادر پناهجویی است که در با حس تحقیر شدن و مورد تبعیض قرار گرفتن در یکی از بیمارستانهای آلمان درگذشت.
نژادپرستی در سیستم صحی/بهداشتی آلمان یک امر غیر معمول نیست و در حال حاضر به بخشی از زندگی روزمره در شفاخانهها/بیمارستانها، مراکز درمانی، کلینیکها و معاینه خانههای داکتران تبدیل شدهاست. اما از اینکه دادهها در این زمینه بسیار پراکنده و بیشتر بر اساس تجربههای شخصی به بیرون درز میکنند تاکنون تحقیقی رسمی برای روشن شدن میزان و پیامدهای آن از سوی هیچ نهادی صورت نگرفته است.
به این دلیل و در پی نشر گزارشهای متعدد از سوی رسانههای آلمانی در مورد نژادپرستی در مراکز صحی و درمانی آلمان، اعضای تحریریه امل، هامبورگ نیز تصمیم گرفت تا با نشر یک فراخوان عمومی از طریق فیسبوک این رسانه، تجربهها و چشم دیدهای خوانندگان و فارسی زبانان هامبورگ را در این زمینه جمع آوری و بازتاب دهد.
تبعیض به دلیل عدم آشنایی با زبان
«اگر زبان بلد بودم و میتوانستم گله و شکایت کنم هرگز با من این رفتار را نمیکردند.» این آخرین حرفهای مادر پناهجویی است که در آخرین لحظات زندگی خود نیز تبعیض را با تمام وجود حس و تجربه کرد. این زن مسن ایرانی اکنون زنده نیست اما تجربههای او از نژادپرستی و رفتارهای تبعیض آمیز در یکی از بیمارستانهای هامبورگ را عروسش مونا خسروی، اینگونه تعریف میکند: «مادر شوهرم به خاطر مشکل فشار خون بارها با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده بود. اما او بیشتر اوقات از رفتار پرسنل بیمارستان به خاطر اینکه به زبان آلمانی مسلط نبود، شکایت داشت.»
اما دردناکترین تجربهی مونا از نژادپرستی به زمانی برمیگردد که مادر شوهر برای سونوگرافی به بخش دیگری از بیمارستان برده شده بود و بعد از انجام آزمایش چندین ساعت گرسنه و تشنه و حتی بدون دارو انتظار کشیده بود تا به اتاق خودش منتقل شود.
مونا ادامه میدهد: «بعد از پایان ساعت کاری، آخرین پرستار با حالتی عصبانی او را که در تخت خود در راهرو بیمارستان منتظر نشسته بود بازخواست میکند و میگوید که چرا تو هنوز اینجا هستی؟!» در نهایت این پرستار همراه با یکی از همکارانش این زن بیمار را با کج خلقی به اتاقش میبرند و تخت را در وسط اتاق رها میکنند.
بهگفته مونا، مادر با گریه و به سختی تخت سنگین بیمارستان را سر جایش قرار میدهد. بهگونهای که هم اتاقی او که زن مسن آلمانی بوده نیز از رفتار پرستارها متعجب شده و سر تکان میدهد و اظهار تأسف میکند. بهگفته مونا، آخرین باری که مادر به خاطر فشار خون بالا به بیمارستان منتقل شد، باز هم از ساعت پنج صبح تا شش بعد از ظهر در بخش عاجل/اورژانس بلاتکلیف بدون غذا و داروهای قلب و فشار خون رها شده بود و متأسفانه بعد از ۲۴ ساعت به کما رفته و جان داد. مونا میگوید که با وجود تمام این اتفاقها باز هم شکایت خانواده او از سهل انگاری و رفتار غیر انسانی پرسنل بیمارستان هرگز به جایی نرسید.
تعداد کسانی که تجربههای مشابهی از نژادپرستی و رفتارهای تبعیض آمیز در مراکز درمانی آلمان دارند کم نیست. احمد (نام مستعار) پناهجوی افغانی است که تازه به آلمان آمده و هنوز به زبان آلمانی تسلط ندارد. احمد تجربههای خود از تبعیض آشکار در درمانگاههای هامبورگ را اینگونه بیان میکند: «کودک خردسال من حدود دو ماه در یکی از بیمارستانها بستر بود. با آنکه کودک بسیار ناآرام بود و تب بلند داشت اما پرستارها هیچ توجهی به وضعیت او نداشتند و با وجود درخواستهای مکرر به اتاق ما سر نمیزدند.»
این خانواده افغان در جریان مراجعه به بیمارستانها و مراکز درمانی شاهد رفتارهای به شدت تبعیض آمیز بودهاند. اما تجربه تلخ احمد به زمانی برمیگردد که خانم جوانش برای عمل جراحی به یکی از بیمارستانهای هامبورگ منتقل شد و بلافاصله پس پایان عمل جراحی از او خواسته شد تا این زن بیمار را به خانه ببرد. احمد میگوید: «در یک شرایط بسیار دشوار قرار گرفته بودم. خانمام تازه از اتاق عمل بیرون شده بود و هنوز تحت تاثیر داروی بیهوشی، گیج و بیحال بود اما من مجبور بودم او را به خانه منتقل کنم زیرا بهگفته پرسنل صحی، این بیمارستان بستر خالی برای خانم من نداشت.»
احمد با دشواری فراوان خانماش را به خانه برد اما تاکنون نیز این زن جوان در اثر بی توجهی داکتران و پرستاران بیمار است و بهگفته احمد، حتی عملیات جراحی او نیز موفقانه سپری نشدهاست.
به باور احمد، رفتار کادر صحی و درمانی بیمارستانها با پناهجویان بهویژه تازه واردانی که زبان آلمانی بلد نیستند بسیار تبعیض آمیز و غیر اخلاقی است. با آنکه احمد از مراجعه به درمانگاهها در هامبورگ خسته و ناامید شده اما دو کودک خردسال او بیمار هستند و احمد مجبور است هر از گاهی به بیمارستان و کلنیکهای درمانی سر بزند و درخواست کمک کند.
دین، فرهنگ و رنگ پوست منشاء تبعیض در آلمان
سنا عرب، خانم جوان افغان همچنان تجربهی مشابهی از رفتارهای تبعیض آمیز در مراکز صحی هامبورگ دارد. او که از رفتارهای زشت و غیر انسانی پرسنل پرستاری بیمارستان سخت رنجیده میگوید: «در سال ۲۰۱۷ پسر سوم من برای دو هفته در بیمارستان بستر شد و من نیز در کنارش بودم. در یکی از روزها که من با پسر بیمارم حرف میزدم و او لبخند میزد، پرستاری به من گفت: «اینجا داره خیلی برایتان خوش میگذره، باهم میگین و میخندین. غذایتان هم که رایگان است.»
این تنها تجربه تلخ سنا از نژادپرستی نیست. بلکه او در همین جریان بارها بخاطر حجاب و روسری که بر سر داشت نیز مورد توهین و تحقیر پرسنل درمانی قرار گرفته است. سنا ادامه میدهد: «روزی یک پرستار با پُررویی از من پرسید چرا شما حجاب دارید؟ و اینکه حجاب دارید آیا سواد هم دارید؟»
بهگفته سنا، او اما همواره تلاش میکرد تا با نرمخویی و مهربانی و بر اساس اصالت و تربیت خانواده خود با آنها صحبت کند و به پرسشهای آنها پاسخ دهد. سنا ادامه میدهد: «در نهایت یکی از پرستاران به پسر مریض من گفت، تو دیگه باید خوب شوی چون مدت زیادی را در بیمارستان سپری کردی و این یعنی خرج روی دست دولت و سیستم صحی آلمان.!»
این حرف قلب سنا را میشکند و صبر او را لبریز میکند. «به پرستار گفتم مطابق هیچ قانونی شما اجازه ندارید با ما اینگونه رفتار کنید. در حالی که همسر من اینجا استاد دانشگاه است و من محصل و در عین حال کار میکنم، مصارف شفاخانه/بیمارستان به عهده ما است و چیزی از بودجه شما کم نمیکند.»
این رفتارهای تبعیض آمیز و غیرانسانی به اندازهی برای سنا غیر قابل تحمل شد که سرانجام تصمیم گرفت مسئله را با رئیس بخش پرستاران این بیمارستان در میان بگذارد. اما بهگفته سنا، این اقدام نیز هیچ تغییری در رفتار پرستاران ایجاد نکرد. سنا میگوید: «هنوز هم وقتی به یاد این رفتارها میافتم قلبم به شدت میگیرد. زیرا انتظار نداشتم در کشوری که پایههای آن بر اساس آزادی، برابری و دموکراسی بنا شده، اینگونه تبعیض پنهان و آشکار وجود داشته باشد.»
سومن حمیدی اما تجربه متفاوتی از مراجعه به بیمارستان دارد. او میگوید: «سال گذشته پسرم پس از یک حادثه حدود ۲۵ روز را در شفاخانه کادری دانشگاه هامبورگ-اپندورف UKE بستری شد. کارمندان این کلینیک بسیار مهربان بودند و با ما برخورد عالی داشتند.» سومن با سپاسگزاری از رفتار کادر صحی و درمانی این بیمارستان میگوید: «به لطف تلاشها و زحمتهای داکتران و پرسنل درمانی این بیمارستان اکنون پسرم زنده است.»
نژادپرستی گاه آگاهانه و زمانی نیز ناخودآگاه اتفاق میافتد اما نکته مهم و قابل تمرکز اطلاع رسانی و روشنگری در این زمینه با استفاده از ابزارهای مختلف و قابل دسترس است.
علاوه بر این، ایجاد مراکز مستقل مشاوره به عنوان محلی برای گزارش دهی در این زمینه، صحبت در مورد آن و نیز جلب حمایتهای حرفهای و تقویت راهکارهایی عملی برای بدست آوردن حقوق انسانی خود و نیز مبارزه در برابر تبعیض یک راهکار مهم و اساسی شمرده میشود. بهگونه مثال، یکی از این مراکز مشاوره دهی «آمیرا» (Amira) است که برای مبارزه در برابر تبعیض، تقریباً در تمام ایالتهای فدرال به صورت مشابه فعالیت دارند.
راههای ارتباطی با مرکز مشاوره دهی آمیرا
اگر شما همچنین تجربههای متفاوتی از تبعیض دارید و به دنبال سازمانی برای دادخواهی و مشاوره هستید، با آمیرا تماس بگیرید و با آگاه شدن از حقوق خود، با رفتارهای نژادپرستانه مبارزه کنید.
شماره تماس: ۰۴۰۳۹۸۴۲۶۴۷
ایمیل آدرس: amira@basisundwoge.de
آدرس وبسایت: www.adb-hamburg.de
آدرس محل کار: Steindamm 11, 5. Stock, 20099 Hamburg
اطلاعات بیشتر در مورد فعالیتهای «آمیرا» را اینجا بخوانید!
Image by Parentingupstream from Pixabay