حدود ساعت 07:00 صبح بود. تازه از خواب بیدار شده بودم و در حال صبحانه خوردن بودم. باید کم کم آماده میشدم که راهی سرکار شوم که ناگهان تلفن خانه زنگ زد. بی اختیار نگران شدم. چرا که شماره تلفن خانه من را تنها خانوادهام دارند. سراسیمه به سمت تلفن رفتم و این فکر که «یعنی چه اتفاقی افتاده که آنها صبح به این زودی تماس گرفتن، از سرم عبور میکرد.»
گوشی را برداشتم و گفتم: “الو سلام، صبح بخیر…”
اما آن طرف خانوادهام نبود! اصلاً فارسی حرف نمیزد! یکم خیالم راحت شد و به زبان آلمانی گفتم: سلام، بفرمایید…
فرد تماس گیرنده یک آقا بود. در همان ابتدا متوجه شدم که زبان مادری او هم آلمانی نیست. چرا که با لهجهای هندی، زبان آلمانی صحبت میکرد. در اولین جمله او خود را کارمند شرکت ماکروسافت معرفی کرد و گفت از بخش امنیت این شرکت تماس میگیرد. سپس گفت: آیپی آدرس کامپیوتر شما به عنوان یک کامپیوتر ویروسی در سیستم ما ثبت شده و ما قصد داریم به شما کمک کنیم تا مشکل را حل کنید.
بی اختیار با لحنی بهت زده گفتم: “کامپیوتر من؟!”
گفت: “بله! ما زیاد وقت نداریم. باید تا در 10 دقیقه آینده این کار را انجام دهیم. من میخواهم بررسی کنم و مطمئن شوم که آیا ویروس به سختافزار شما آسیب زده یا خیر. برای این کار، لطفاً یک نرمافزار بر روی سیستم نصب کنید و آیپی آدرس کامپیوتر خود را به من بگویید تا من سیستم شما را بررسی کنم.”
استرس زنگ تلفن فکرم را بهم ریخته بود. کمی به خودم آمدم… خودم را جم و جور کردم. اولین سوالی که برایم پیش آمد این بود که اصلاً شرکت ماکروسافت تلفن من را از کجا آورده؟ بر فرض این که این هم درست باشد، چرا آنها با من تماس گرفتن؟ و از همه مهمتر چرا در کشوری که تمام مسائل آن از طریق نامه انجام میشود، چرا من هیچ نامهای در این خصوص دریافت نکردهام؟! یک جای کار لنگ میزند!
گفتم: “من نمیتوانم اطلاعاتی به شما بدهم، لطفا از طریق نامه، پلیس و یا وکلای قانونی این کار را انجام دهید.”
گفت: “نه! من باید سیستم کامپیوتر شما را چک کنم و…!”
حرفش را قطع کردم و گفتم: “روز خوبی داشته باشید و گوشی را قطع کردم.”
چند روزی از این ماجرا گذشت. نتنها برای کامپیوتر من مشکلی پیش نیامد، بلکه خبری هم از نامه نشد. حدود 10 روز بعد دوباره صبح زود تلفن زنگ زد و دقیقاً فرد تماس گیرنده همین داستان را تعریف کرد. او هم میخواست که من آیپی آدرس کامپیوتر خودم را به او بدهم. دیگر برایم مثل روز روشن شده بود که این تنها یک کلاهبرداری اینترنتی است. گوشی را قطع کردم و با مرکز پلیس سایبری آلمان در برلین تماس گرفتم.
بعد از این که تمامی داستان را برای پلیس تعریف کردم، آنها به من گفتند که این گروه برای پلیس شناخته شده است. بیش از صدها تماس در روز از طرف آنها که اغلب از خارج از آلمان صورت میگیرد به مردم زده میشود تا از طریق آیپی آدرس کامپیوتر وارد رایانه شخصی آنها شوند و اطلاعات آنها را به سرقت ببرند.
به گفته پلیس:
- هیچگاه اجازه ندهید افراد غریبه از راه دور به رایانه شما دسترسی پیدا کنند.
- شرکت بزرگی مانند مایکروسافت بدون درخواست، با مشتریان خود تماس نمیگیرد. اگر فردی با شما تماس گرفت و خود را یکی از کارکنان پخش خدمات این شرکت معرفی کرد، فوراً تلفن را قطع کنید.
اما اگر قربانی شدهاید:
- رایانه خود را خاموش کرده و اتصال آن را از اینترنت جدا کنید.
- بلافاصله تمام رمزهای عبور را از طریق یک رایانه دیگر تغییر دهید.
- به پلیس از طریق شماره 110 و شرکت مایکروسافت از طریق این لینک microsoft.com/de-DE/concern/scam گزارش دهید.
این مسئله برایم بسیار مهم و جذاب شد. تصمیم گرفتم در خصوص آن بیشتر تحقیق کنم و یک مقاله در اینباره بنویسم. به همین دلیل در این خصوص و راههای مختلف کلاهبرداری تلفنی با یکی از دوستانم که وکیل دادگستری در آلمان است، صحبت کردم.
در صحبت با ناشناسان تلفنی حتی از گفتن کلمه «بله» بپرهیزید!
در آلمان این امکان وجود دارد که قراردادهایی، مانند اشتراک ماهانه روزنامه، تلفن همراه، اینترنت، خرید اجناس و… از طریق تلفن نیز منعقد گردند. در این حالت فرشنده باید مکالمه با شما را به عنوان فرد سفارش دهنده و همچنین سند ضبط کند. در این میان کلاهبرداران از این طریق میکوشند با تماس با قربانیان صدای آنها را ضبط کنند و بعداً ویرایش کنند و از آنها طلب پول کنند.
در این میان با «رافائل مایا»، وکیل دادگستری صحبت کردم. به گفته رافائل: “همیشه نسبت به تماس گیرندگان ناشناس شک داشته باشید و حتی از پاسخ دادن «بله» به سوالات به ظاهر بیضرر خودداری کنید. اگر مکالمه برایتان عجیب به نظر میرسد، به راحتی تماس را قطع کنید.”
به عنوان مثال فرض کنید، فردی با شما تماس میگیرد و به زبان انگلیسی با شما صحبت میکند و به شما میگوید، آیا زبان من را متوجه میشوید؟ شما به دلیل داشتن دانش زبان انگلیسی میگویید، «بله». کلاهبرداران با ضبط صدای شما، بعداً آن را ویرایش میکنند و این «بله» میشود سندی که شما به یک اشتراک 24 ماهه روزنامه «بله» گفتهاید.
به هر حال، به گفته رافائل، در مواردی که شما این ادعا را میکنید که در دام یک کلاهبرداری گرفتار شدهاید، فروشنده باید ثابت کند که شما از قبل با اخذ این قرارداد موافقت کردهاید. به طور کلی، “اجازه ندهید تحت فشار قرار بگیرید و تحت هیچ شرایطی، اگر قراردادی دریافت کردید که شما آن را درخواست نکردهاید، مبلغ درج شده در فاکتور را پرداخت نکنید و با مرکز مشاوره «رعایت حقوق مصرف کنندگان»، وکیل یا پلیس تماس بگیرید.”
آیا یک قرارداد در آلمان بدون امضاء هم معتبر است؟
شاید کمی عجیب به نظر برسد، ولی قراردادی که از طریق تلفن منعقد شده است، حتی بدون تأیید کتبی از نظر قانونی معتبر است. اما برای فسخ چنین قراردادی، مجدداً درخواست از طریق «فرم کتبی» مورد نیاز است. این دقیقاً همان چیزی است که طرفداران «رعایت حقوق مصرف کننده» سالهاست از آن شکایت میکنند. آنها خواستار آن هستند که قراردادهایی که از طریق تلفن منعقد میشوند هم تنها پس از امضای کتبی معتبر شوند. بر این اساس، مصرف کنندگان وقت خواهند داشت تا در مورد آن کمی فکر کنند و فروشندگان نمیتوانند به سادگی در طول تماس آنها را تحت فشار قرار دهند تا خرید کنند. اما متأسفانه سیاستمداران هنوز نتوانستهاند بر سر چنین قاعده کلی به توافق برسند.
با ناشناسان تلفنی چگونه برخورد کنیم؟
به نوشته وبسایت «مرکز رعایت حقوق مصرف کنندگان»، به طور کلی همیشه در صحبت با ناشناسان تلفنی از گفتن کلمه «بله» اجتناب کنید. برای مثال برای پاسخ به سوالی چون: «آیا صدای من را می شنوی؟» با “میشنوم” پاسخ دهید. همچنین با لحنی محکم به تماس گیرنده بگویید که علاقهای به ادامه گفتگو ندارید. اگر شک دارید، به راحتی تماس را قطع کنید. سعی کنید در تماسهایی که به آنها شک دارید، نام فرد تماس گیرنده، نام شرکت و همچنین تاریخ، ساعت و شماره تلفن و مواردی که در تلفن صحبت شده است را یادداشت کنید.
نویسنده: علی حسنپور
وکیل دادگستری: رافائل مایا
منابع: (Quellen)
Autor: Ali Hassanpour
Bild: Rodnae Productions/Pexels