“سوفی شول” نماد مقاومت آلمان و آدولف هیتلر نماد دیکتاتوری این کشورند. وقتی این دو نماد در مقابل یکدیگر قرار میگیرند مصداق بارز تناقضاند. گویی مورچهای در برابر فیل ایستاده باشد و هر لحظه بیم آن رود که زیر پایش له شود.
سوفی ۲۱ سال دارد و هیتلر ۶۰ سال. پشت صوفی فقط چهار پسر ایستادهاند موسوم به “گروه رز سفید”، اما پشت هیتلر یک حزب قدرتمند است، یک کشور، ارتش آن، نیروی پلیس و هرچیزی که شامل سیستمی به نام آلمان نازی باشد.
اما چه میشود که دختری جوان مورچهوار در برابر چنین سیستمی میایستد و از له شدن نمیترسد؟
به این دو نماد خوب نگاه کنیم… آشنا هستند، مگر نه؟ داستان این تناقض را در بیشتر کشورها و به زبانهای مختلف شنیدهایم. هربار فقط شکل و شمایل نمادها فرق کرده است. یک جا نماد، زنی جوان است که از کلاس موسیقی برمیگردد و ناغافل گلوله میخورد، جایی دیگر قبیلهای سرخپوست که کمان کشیدهاند به سمت غارتگران تفنگچی. جایی نماد، پسربچهای است که در مقابل متجاوز ایستاده است و جایی دیگر ملتی خروشان در برابر گرانی.
اما اصل ماجرا یکی است: مقاومت در برابر آنچه که انسان را استثمار کرده است. مقاومت علیه هر آنچه که تو را از خودت گرفته است و مبارزه برای پس گرفتن خودت.
سوفی با قدی حدود ۱ متر و ۶۵ سانتیمتر، موهایی کوتاه و اندامی نسبتا کوچک این را میداند. برای همین است که از سازمان جوانان آلمان نازی بیرون میزند. او آنجا عضو سادهای نبوده. او و برادر بزرگترش، هانس، از نوجوانی به سازمان جوانان ناسیونان سوسیالیستها میپیوندند. شیفته آن میشوند و آنقدر جلو میروند که هر دو در نوجوانی به فرماندهی بیش از ۱۵۰ عضو دیگر میرسند. اما به این نتیجه میرسند که باورهای اخلاقیشان همخوانی چندانی با تفکر حزب حاکم ندارد.
آنها جنگ جهانی دوم را به چشم میبینند. هانس مدتی به جبهه شرق اعزام میشود و در آنجا تصویر چندشآوری از واقعیت را لمس میکند. یهودیانی را میبیند که به اردوگاههای مرگ فرستاده میشوند. سوفی نیز شش ماه به عنوان پرستار به یکی از واحدهای کمکی در جنگ فرستاده میشود. واقعیت تلخ کشتار تاثیر عمیقی بر ذهنش میگذارد.
پس از پایان این دوره کاری که پیشنیاز دانشگاه است، در سال ۱۹۴۲ در دانشگاه مونیخ و رشته زیستشناسی و فلسفه پذیرفته میشود. برادرش هم همانجا است. از طریق هانس با “گروه رز سفید” آشنا میشود و به آنها میپیوندد. گروهی که برای مطالعه فلسفه، هنر و ادبیات گرد هم جمع شدهاند، اما رفتهرفته بحثهایشان بوی سیاست میگیرد، چرا که سیاست دارد مثل دود در همه سوراخسنبههای زندگیشان رخنه میکند. همین سیاست حاکمه است که زندگی و آینده آنها را در مشت گرفته و میخواهد مال خودش کند. پس به نقد میکشندش و رفته رفته با آن دشمن میشوند.
او تنها دختری است که در این گروه فعالیت میکند. آنها میدانند که مقاومت شکلهای مختلفی دارد. بعضی چریک میشوند و بمب منفجر میکنند، برخی به خیابان میریزند و تظاهرات میکنند، برخی نیز کوله بارشان را برمیدارند و مهاجرت میکنند. بسته به شرایط فرق میکند.
سوفی و همقطارانش در آن مقطع خاص و در دل حکومت نازی تصمیم میگیرند در سکوت مقاومت کنند. آنها زبان نوشتن را انتخاب میکنند. اعلامیه مینویسند و در شهر پخش میکنند. از طریق خانواده و دوستان اعلامیههایشان را به شهرهای دیگر هم میفرستند. از نخستین اعلامیه، هیتلر را هدف قرار میدهند و مینویسند «هرانچه هیتلر میگوید دروغ است.» اعلامیههای دیگر نیز بابیانی روشن، وضعیت دردناک موجود را برای مردم تشریح میکند.
داستان ششمین اعلامیه اما فرق میکند. ۱۸ فوریه ۱۹۴۳ است. سوفی، هانس و دوست دیگرشان مثل همیشه به دانشگاه میروند. وارد یکی از ساختمانها میشوند. از پلهها بالا میروند تا به طبقه سوم میرسند. دستهای اعلامیه را از کیفشان بیرون میآورند و از بالای پلهها پخش میکنند مثل همیشه… اما اینبار کسی آنها را میبیند و ساعتی بعد به دست ماموران گشتاپو دستگیر میشوند.
دادگاه آنها به سرعت و تنها با فاصله چند روز در ۲۲ فوریه تشکیل میشود. فرصتی برای دفاع به آنها داده نمیشود. سوفی رو به قاضی میگوید: «بالاخره روزی یک نفر باید حرفهایی را که ما میزنیم و مینویسیم، به زبان میآورد. این حرفها فقط اعتقاد ما نیستند، بسیاری دیگر نیز با ما همعقیدهاند اما جرات ابراز ندارند.»
همانروز دادگاه آنها را به خیانت متهم و حکم اعدامشان را صادر میکند. ساعاتی پس از اتمام جلسه، آنها را به میدان شهر میبرند. گیوتین آماده است و یوهان راینهارت، جلاد حکومت، برای اجرای حکم ایستاده. سوفی میگوید: «چه خوب! من در یک روز آفتابی میروم، اما آنچه به مرگ من اهمیت میدهد این است که هزاران نفر به خیابانها خواهند ریخت و رو در روی شما خواهند ایستاد.»
گردنشان را زیر گیوتین میگذارند و در چشم به هم زدنی سه سر روز زمین پرتاب میشود. آخرین کلمات هانس این است: «زنده باد آزادی!»
امروز، ۹ ماه مه، روز تولد سوفی است. رز سفید آلمان صد ساله میشود.
** صفحه اینستاگرام سوفی شول را اینجا ببینید.
نویسنده: مریم مردانی
Photo by © epd-bild / Michael McKee
Text Photos by Wikipedia