حدود چهار سال قبل برای نجات جان همسر و فرزندانش از چنگ گروههای تروریستی و افراطگرایان کشورش را ترک کرد و پس از عبور از راههای پر خم و پیچ، اواخر سال ۲۰۱۵ همراه با خانواده اش به امید آغاز یک زندگی آرام و دور از تبعیض و خشونت به آلمان رسید.
غفار رضایی باشنده اصلی شهر هرات افغانستان است. ۳۴ سال سن دارد و پدر سه فرزند است. او از حدود پانزده سال به اینسو به موسیقی روی آورده است و سه آلت موسیقی از جمله رباب، تنبور و آرمونیه را به شکل حرفهیی مینوازد. غفار در افغانستان مصروف نوازندگی بود و در کنسرتها و محفلها اشتراک میکرد و با نواختن تارهای رباب و تنبورش که از جمله آلات موسیقی کلاسیک افغانستان است، شبهای هرات را روشن و زنگ از دل شنوندگانش میکَند.
آغاز دوباره روزهای سخت
رضایی، اکنون و پس از یک سال زندگی در یک اردوگاه موقت در شهر هامبورگ، همراه با خانوادهاش در یکی از اقامتگاههای دایمی برای پناهندگان در این شهر زندگی میکند. او میگوید ترک خانه و کشورش برایش تصمیم خیلی دشوار بود اما اوضاع وخیم امنیتی سالهای اخیر در افغانستان او را نهایتاً مجبور به ترک سرزمینش ساخت. «ترس از دست دادن فرزندانم مرا وادار ساخت تا برای زنده ماندن و آینده آنها کاری کنم و در آن شرایط چارهی دیگری جز ترک کشور برایمان باقی نمانده بود.»
اما رویای زندگی راحت و دور از ترس برای آنها دیری نپایید و ناگهان همه چیز تغییر کرد. وقتی درخواست پناهندگی غفار و خانوادهاش در سال ۲۰۱۷ از سوی اداره فدرال مهاجرت و پناهندگی (Bamf) رد شد، افقهای روشن زندگی در این خانواده به تیرگی گرایید. اتفاقی که به باور آنها رویای بهتر زیستن و آرامش همیشگی را از آنان گرفت و باعث شد تا زندگی را بی رنگ و در نهایتِ بلاتکلیفی و سرگردانی سپری کنند.
رضایی و خانوادهاش بعد از یک سال تلاش مداوم برای بدست آوردن پناهندگی، برای بار دوم با پاسخ منفی از سوی دادگاه مواجه شدند که ضربه شدید روحی در میان خانواده را در پی داشت.
این آخرین ضربه نا امیدی نبود، اسناد اقامت شش ماهه این خانواده -که برای تمام تازهواردها بعد از مدت سه تا شش ماه اقامت در آلمان داده میشود- نیز به اقامت تحملی (دولدونگ) تبدیل شد.
رد شدن درخواستهای هزاران پناهنده افغان در سالهای اخیر از سوی دولت آلمان به یک بحث داغ و نگرانی جدی در میان خانوادههای مهاجر تبدیل شده است که افزایش بیش از حد استرس و فشارهای روانی شدید در میان همه ردههای سنی را در پی داشته است.
همچنین عدم علاقه به زندگی و آشفتگی در محیط خانواده از تاثیرات دیگر رد شدن درخواستهای پناهندگی در میان مهاجران می باشد که در این میان، خانواده غفار رضایی نیز از این پدیده در امان نبوده است.
اضطراب و استرس برای خانواده
بانو رضایی همسر غفار می گوید: «این بلاتکلیفی و سراسیمگی حالت روحی و روانی ما را خراب کرده است. بعد از رد درخواست پناهندگی ما، همه ما به نوعی حالتهای روانی نامناسب را تجربه میکنیم. خودم با آنکه مادر سه فرزند هستم و همه فرزندانم کوچک استند و همیشه به من نیاز دارند، دوست دارم بیشتر تنها باشم، چون از سر و صدا و شلوغی متنفرم».
اما به نظر میرسد این موضوع بیش از هرکس دیگری برای غفار که به امید زندگی آرام و دور از استرس برای فرزندانش راه مهاجرت را پیش گرفته بود، تاثیر مخرب و ویرانگر برجا گذاشته است. تا آنجا که نگرانیها و آشفتگی روانی غفار پای او را به بیمارستان کشانیده است. او پس از معالجه، هنوز آشفته و گرفتار تنشهای روانی است.
به گفته غفار، این حالت زمانی برای او و خانوادهاش دشوارتر شد که با وجود اوضاع آشفته و نامناسب امنیتی در افغانستان، در حالی که فرزندانش سرگرم مدرسه و آموزش زبان شده اند، اقامت شش ماهه آنها به اقامت تحملی یا دولدونگ تبدیل شد. او میافزاید: «از روزی که دولدونگ گرفتیم استرس و افسردگی ما چند برابر شده است. نمیتوانم درس بخوانم، کار کنم و در کل خودم را افسرده و پریشان احساس میکنم و خودم متوجه این مساله شدهام که اصلا رفتار مناسبی در خانه با همسر و فرزندانم ندارم و کنترول این حالت برایم روز به روز دشوار میشود».
همسرش در حالی که تلاش میکند غم و اندوه نهفته در چشمانش را بخاطر حضور دختر بزرگترش در اتاق پنهان کند، از اوضاعِ اولین روزهایی میگوید که روی کارتهای شناسایی شان خط قرمز کشیده شده و اقامت تحملی (دولدونگ) دریافت کردند: «برای تمدید مدت اقامت مان به اداره امور خارجیها در هامبورگ رفته بودیم و به طور معمول انتظار داشتیم که دوباره اجازه اقامت شش ماهه دریافت کنیم، اما ناگهان با حالتی برخوردیم که اصلا انتظارش را نداشتیم. اجازه اقامت سه ماهه تحملی دریافت کردیم، چیزی که به شدت زندگی ما را دچار استرس کرده و امیدهای ما را برای یک زندگی آرام و آیندهی مطمئن نابود کرد.
مادر این خانواده که اکنون مانند هزاران خانوادهی مهاجر از آینده شان مطمئن نیستند میافزاید: تا آن زمان مدرک معتبر مثل پاسپورت که بتواند هویت ما را تثبیت کند با خود نداشتیم و کارمند مربوطه در اداره امور خارجیها شروع کرد به توضیح دادن در مورد شرایطی که قرار است در آینده با آن مواجه شویم. آن زمان حامله بودم و فرزندانم نیز همراهم بودند. کارمند اداره امور خارجیها به ما گفت که در صورت عدم همکاری برای ارائه مدارک معتبر برای تثبیت هویت، ضمن جریمه نقدی از سوی دولت، از حقوق و امتیازات تان کاسته خواهد شد و حتی ممکن است مدت ۷۰ روز زندانی شوید. با شنیدن این سخنان، اشک ریختم و نا امیدی مرا فرا گرفت.
تنها بزرگان خانواده رضایی از این مساله متاثر نیستند بلکه کودکان نیز نتوانسته اند از ناراحتیهای روانی در امان باشند. هُما، دختر بزرگ خانواده رضایی ۹ سال سن دارد و باهوش و زرنگ به نظر میرسد. مادر هُما واکنش او در مقابل سخنان کارمند اداره امور خارجیها را به یاد میآورد: «وقتی به خانه برگشتیم با گلوی پر از بغض از من پرسید ما چی کار کردیم که میخواهند ما را زندانی کنند؟ پرسشی که نمیدانستم واقعا چی پاسخی برایش بدهم.»
فرار از استرس به هنر
اکنون ضمن نگرانیهای که پاسخهای منفی اداره مهاجرت به غفار رضایی و خانوادهاش تحمیل کرده است، مساعد نبودن زمینه فعالیتهای هنری نیز، او را میآزارد. رضایی اما تلاش میکند برای فرار از دلتنگی، افسردگی و اوضاع آشفته روانیاش، تارهای رُبابش را بنوازد. تارهای که با اصالت روح غمگین شرقی، میتواند راوی اوضاع غفار و هزاران مهاجر بیسرنوشت باشد.
قرار است در روزهای آینده، کارتهای اقامت غفار و خانواده اش دوباره تمدید شود و آنها بی صبرانه انتظار یک نتیجه مثبت را میکشند. غفار میگوید حالا بزرگترین آرزوی زندگیام این شده تا برای معلوم شدن سرنوشت فرزندانم و دلگرمی دوباره به زندگی، حداقل این خط قرمز از روی کارتهای اقامت مان حذف شود، تا بتوانیم من و همسرم به کورسهای زبان اشتراک کنیم و برای آینده خود کاری انجام دهیم.
در حال حاضر هزاران خانواده مهاجر افغان در آلمان به سر میبرند که با داشتن ویزای تحملی، حالت مشابه غفار رضایی را تجربه میکنند. این خانوادهها ضمن محروم بودن از اشتراک در کورسهای ادغام، حتی اجازه سفر به خارج از شهر را بدون موافقت اداره امور خارجیها ندارند.
این در حالیست که براساس گزارش دویچهوله فارسی، کابینه حکومت فدرال آلمان به تاریخ ۱۷ آپریل، طرح وزیر داخله/ کشور برای تسریع بازگرداندن پناهجویان که تقاضای پناهندگی آنها رد شده را تصویب کرد. در این قانون به مواردی هم در زمینه پناهجویانی که مدرک دولدونگ دارند اشاره شده است. این گزارش افزوده است، پناهجویانی که پاسپورت و یا اسناد معتبر دیگری که بتواند هویت آنها را مشخص کند نداشته باشند بر اساس این قانون باید هرگونه تلاش لازم برای به دست آوردن پاسپورت یا کارت شناسایی خود انجام دهند، در غیر آن ممکن است به پرداخت جریمه نقدی، ممنوعیت کار و سکونت آنها در یک منطقه مشخص منجر شود.
Photos: Nilab Langar / Amal Hamburg