پخت‌وپز، تبادل تجربه؛ روایتی از کافه والدین

پخت‌وپز، تبادل تجربه؛ روایتی از کافه والدین

در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴، فرصتی پیش آمد تا تجربه‌ای تازه از جامعه آلمان کسب کنم. به‌عنوان مادری که دخترم به‌تازگی مدرسه‌اش را آغاز کرده و با بسیاری از مسائل مرتبط با آن ناآشنا بودم، در برنامه‌ای به نام “کافه والدین” که از سوی مدرسه برگزار شده بود، شرکت کردم. این رویداد برایم بسیار جالب و آموزنده بود. اما چگونه؟

مدارس در هفته‌های پایانی سال معمولاً والدین را دعوت می‌کنند تا در روزی مشخص، از ساعت ۸ تا ۱۰ صبح، دور هم جمع شوند. در این گردهمایی‌ها، والدین ضمن آشنایی با یکدیگر، خوراکی‌های ساده‌ای مانند کیک یا شیرینی‌های الهام‌گرفته از فرهنگ آلمان تهیه می‌کنند. کیفیت این خوراکی‌ها چندان اهمیت ندارد؛ آنچه مهم است، فضای صمیمی برای گفتگو، تبادل تجربه‌ها، و آشنایی با فرهنگ‌هاست.

در این برنامه با زنانی آشنا شدم که با وجود سال‌ها زندگی در آلمان، هنوز به زبان آلمانی تسلط کافی ندارند.  برخی دیگر که به‌تازگی مهاجرت کرده‌اند و مشتاق یادگیری زبان و سازگاری با محیط جدید هستند. همچنین، با پدری آشنا شدم که پس از طلاق، دوره‌ای از زندگی‌اش را در بی‌خانمانی گذرانده و حتی حضانت فرزندانش را از دست داده بود، اما اکنون توانسته زندگی‌اش را دوباره سامان دهد.

حالا بپرسید که چه پختیم؟

در سه هفته‌ای که تعطیلات سالانه داشتم، سه‌شنبه‌ها در این برنامه شرکت کردم. هفته اول برای بیش از ۸۰ دانش‌آموز کلاس‌های اول و دوم شیرینی‌های کریسمسی پختیم. خمیر را پهن کردیم و با قالب‌هایی به شکل آدم‌برفی، درخت کریسمس و ستاره، کلچه‌های شیرین را برای پزیدن آماده کردیم. پس از مالیدن تخم‌مرغ روی آن‌ها، همه را در فر یا داش گذاشتیم. این کار را چندین بار تکرار کردیم تا برای تمام کلاس‌ها آماده شود. بخش پایانی روز اول بهترین لحظه بود؛ وقتی شیرینی‌ها را به کلاس‌ها بردیم و شگفت‌زدگی کودکان، به‌ویژه دخترم، دیدنی بود. زیرا از اشتراک نمودنم در این برنامه هیچی نمی‌دانست.

تجربه

هفته دوم نیز به همین شکل گذشت. اما هفته سوم کاملاً متفاوت بود. این بار تصمیم گرفتیم همه با هم یک غذای محلی برای صبحانه فقط برای خودمان یعنی والدین آماده کنیم. ما گوزلمه یا همان بولانی پختیم. در حین پخت‌وپز، گفت‌وگوهای جالبی میان والدین شکل گرفت که در زبان آلمانی به آن Austausch یا تبادل تجربه می‌گویند.

والدین روی چه بحث کردند؟

در جریان پخت‌وپز، صحبت‌هایی درباره نحوه برخورد با رفتارهای نژادپرستانه و چالش‌های مرتبط با آن مطرح شد. بحث به اینجا رسید که بدون دانستن زبان آلمانی، نه تنها نمی‌توان به افرادی که نفرت‌پراکنی می‌کنند پاسخی داد یا از خود دفاع کرد، بلکه امکان رفع سوءتفاهم‌ها نیز از بین می‌رود.

یکی از خانم‌ها که به زبان آلمانی مسلط نبود، پیوسته از دوستش برای ترجمه کمک می‌گرفت. او به زبان ترکی به دوستش گفت: «باید زبان را یاد بگیرم، این کار را برای خودم انجام می‌دهم. امروز خیلی خوب بود، اما اگر زبان بلد بودم، می‌توانستم در بحث‌ها شرکت کنم و نظر بدهم.» من هم هر بار که سوالی می‌پرسید یا نظری می‌داد، از دوستش می‌پرسیدم که چه گفته است.

این خانم  مهربان ترکی که نقش پل ارتباطی میان دوستش  و دیگر والدین را ایفا می‌کرد، هنگام خداحافظی گفت: «باید در کلاس B2 ثبت‌نام کنم. دیدی آن خانم را که چقدر روان آلمانی صحبت می‌کرد؟ من فکر کردم آلمانی است، اما گفت اهل یونان است.»

این نشست، با پایانی مثبت و انگیزه‌بخش، به تأکید بر اهمیت یادگیری زبان در تعاملات روزمره و مقابله با چالش‌ها ختم شد. نظر شما چیست؟

ویسبادن برای جشن‌های سال نو، آتش بازی را با یک نمایش بصری هنری جایگزین می‌کند