تجربهای مشترک میان مهاجرین وجود دارد، و آن این است که حتی بعد از دریافت پاسپورت آلمانی، هنوز به چشم یک مهاجر به آنها نگاه میشود. انگار رنگ پوست و موی ما، خیلی بیشتر از مسیر زندگیمان، میزان موفقیت یا یادگیری زبان خارجی، اهمیت دارد!
اما هنوز یک آلمانی حساب نمیشوم!
از خانم دکتر حبیبی در این باره میپرسم. خانم حبیبی یک بانوی شصت ساله ایرانی است که حدود چهل سال زندگیاش را در آلمان گذرانده است. دکتر حبیبی میگوید “روزی من هم فکر میکردم باید پاسپورت آلمانیام را بگیرم تا آلمانی شناخته شوم. بعد گفتم شاید اگر دکتر شوم، کمک کند که مرا از خودشان بدانند. در نهایت ازدواج کردم و همین جا ماندگار شدم. همه زندگیام را در این سرزمین زندگی کردم و زحمت کشیدم. اما هنوز یک آلمانی حساب نمیشوم. البته در طول این چهل سال، باید بگویم رفتار جامعه خیلی تغییر کرده. حالا بیشتر با مهاجرین مدارا میکنند. آن زمان که من اینجا آمدم احساس میکردم یک جانور عجیب هستم! اما الان مهاجران همه جا هستند و آلمانیها به دیدن ما عادت کردهاند. اما خب، هنوز اینکه ما را از خودشان میدانند یا یا نه، چیز دیگری است.”
پاسپورت آلمانی، برای من شبیه به خانه رسیدن است!
سیاوش، جوانی ۲۷ ساله است که در مسیر مهاجرت به اروپاست. او این روزها در یونان است و تلاش دارد خود را به همراه خانوادهاش به آلمان برساند. نظر او را در مورد پاسپورت آلمانی میپرسم.
سیاوش میگوید: “هویتی که با تولد یک نفر به او داده میشود، برای یک مهاجر میتواند به هدف زندگی تبدیل شود! و این خیلی عجیب است. من در تلاش هستم تا پاسپورت آلمانی بگیرم، اما فکر نمیکنم که این باعث شود آلمانی بشوم. اما دستکم آلمان میتواند برای ما خانهای برای زندگی باشد؛ و همین کافی است!”
او ادامه میدهد: “در شرایط فعلی، برای ما پاسپورت آلمانی، تضمین است، به این معنی که بالاخره یک جایی قبول شدهای. همین میتواند به ادغام شدن تو کمک کند. باعث میشود که راحتتر زبان یادگیری، تغییر کنی و فرهنگ آن جامعه را بپذیری.”
آیا پناهجویان مقصر همه اخبار بد هستند؟
این در حالی است که سیاستمداران کشور آلمان، نه تنها پناهجویی، بلکه “پیشینه مهاجرت” داشتن را مانند یک داغ در پیشانی افراد میبینند. در هر جرم و جنایتی، اگر فرد مهاجر باشد، ملیت او در اخبار ذکر میشود، اما اگر آلمانی باشد، دیگر ملیتش مهم نیست! (این تا جایی پیش رفت، که چند ماه گذشته طرحی بر ممنوعیت اعلام ملیت افراد مجرم در اخبار تصویب شد.)
در آشوبهای سال نو، حزب CDU خواسته بود تا مشخص شود چه تعداد از افراد بازداشت شده، مهاجر هستند. وزارت کشور هم در جواب اعلام کرد، از ۳۵ مظنون ۲۷ نفر آلمانی هستند که ۸ نفر از آنها تابعیت دیگری داشتند. در همین حال، حزب راستگرای افراطی AfD، از این هم یک قدم جلوتر برداشت، و خواست نام کوچک همه آلمانیها هم مشخص شود! این درخواست به این معنی است که حتی افرادی که آلمانی هستند ممکن است تنها پاسپورت آلمانی داشته باشند، و در واقع مهاجر و پناهجوی دیروز آلمان باشند!
اتفاقاتی از این دست، نشان میدهد، چطور در افکار برخی از سیاستمداران غربی، مهاجران شرقی هنوز در نقش “بدها” هستند! بازتاب خطایی که یک مهاجر انجام دهد، بسیار بیشتر از آن است که یک آلمانی به همان خطا مرتکب شده باشد. همان داستان تکراری، که آدم تبهکار و مجرم داستان، با ریش بلند و موهای سیاه است، و افراد خوب و مهربان، چهرهای سفید و بلوند دارند! رد پای داستانهای دوران کودکی در دنیای بزرگسالیمان، به شکل تاسف انگیزی خودش را تکرار میکند!
متن: Aora Helmzadeh